گردشگري روستايي وتوسعه [1]

وب موسوی

 

گردشگري روستايي وتوسعه [1]

 

(«دريغا دره ي سر سبز وگردوي پير / وسرود سرخوش رود / به هنگامي كه ده /

درد وجانب آب خنيا گر / به خواب شبانه فرود شد» احمد شاملو

ساختار شكني هاي[1][2] نگر ش پسا مدرن در فرآيندهاي تكثر گرا و مركز گريز به تمايز زدايي از تمامي عرصه هاي زندگي مدرن منتهي گرديد. يكي از اين تمايز زدايي ها ما بين كار و اوقات فراغت مي باشد كه گردشگري را به عنوان گونه اي از گذران اوقات فراغت در يك همتنيدگي كامل با كار قرارداده وبه جزئي از زندگي معاصر تبديل كرده است . گردشگري امروزه در يك كليت انسجام يافته و به عنوان يكي از واقيعت هاي جهاني شدن، بر پايه نوآورهاي تكنو لوژيكي ـ  اطلاعاتي و قابليت هاي انقلاب مديريتي تغييرات بسياري را در سطوح تشكيل دهنده خود تجربه كرده و در مفهومي از فشردگي زمان و فضا ،گردشگري را به عنوان پديده اي جغرافيايي از جابه جايي انسانها در فضا ، جلوه ديگري بخشيده است.

يكي از تغييرات ناشي از تحولات پسامدرن در جريان گردشگري رشد سفرهاي انفرادي بر پايه تأملات فرهنگي و(( تجربه چيزهاي متفاوت ))مي باشد كه در روندي از تقويت حس نوستا لژي [2][3] نسبت به گذشته / اصالت و اهميت ميراث طبيعي ، فرهنگي وتاريخي در دور نمايي گردشگر 3تسهيل شده است. هر چند هنوز اكثر گردشگران به دنبال چهار(( s )) معروف مي باشند ولي رشد سفرهاي انفرادي ـ اكتشافي گردشگري در طي سالهاي اخير نشان گذر از گردشگري انبوه به گردشگري مطبوع است كه تفاوت هاي تجربه گردشگري را باز مي نمايد.

گردشگري روستايي نيز به عنوان يكي از گونه هاي گر دشگري مطبوع مطرح بوده كه در بر گيرنده يك گرايش به ريشه ها ، يك احساس سنتي در حال رشد همراه با خواست درك تمامي ابعاد محيطي در تجربه گردشگري مي با شد گردشگري روستايي به سبب عواملي همچون شهر نشيني، علاقمندي به ميراث طبيعي،  فرهنگي و تاريخي ، نگراني هاي محيط زيست، شيوه سالم زندگي شهري و امتناع از فرهنگ مصر ف گرايي درسالهاي اخير شكل گرفته و توسعه يافته است. گردشگري روستايي با قرار گرفتن در دو سوي يك جريان گردشگري از يك سو نشان دهنده گردشگري با ويژگي هاي چون انعطاف پذيري ، تركيب همراه با سفارش محصولات براي نيازهاي انفرادي مصرف كننده بوده و از ديگر سو با توجه به ارزش ها واثرات ناشي از اين گونه گردشگري رويكردي مطرح در كنار ديگر گزينه ها ي تو سعه همه جانبه فضا هاي روستايي محسوب مي گردد كه مي تواند در حمايت از سيا ست هاي كشاورزي وحفاظت از محيط زيست ايفاي نقش كند بر اين اساس لازم مي آيد تا گردشگري روستايي در يك نگرش منطقه اي مورد توجه قرار گرفته و در برنامه ريزي منطقه اي بعنوان رهيافتي موثر در توسعه منطقه اي مدنظر قرار گيرد.بدين گونه گردشگري روستايي بررسي شده و راهكارهاي لازم براي اثر بخشي مثبت اين گونه از گردشگري در فضاهاي جغرافيا يي، اخذ گردد.

گردشگري روستايي

 جريان گردشگري روستايي را مي توان زمينه اطلاقي به گردشگراني دانست كه در يك روستا با در نزديكي آن اقامت كرده ودر مورد زندگي و محيط محلي آن آگاهي كسب مي نمايند؛ يا مي توان به گردشگراني  اشاره كرد كه با خانواده هاي كشاورز زندگي كرده و در مورد فعاليت هاي كشاورزي چيزهاي مي آموزند ويا مي توان گردشگراني را كه در يك روستا يا دهكده ماهيگيري با خانواده صيادان زندگي كرده وبا آنها به صيد مي روند را به عنوان گردشگراني روستايي بر شمرد.با اين وجود نبايد از درك اين نكته غا فل بود كه گردشگري روستايي مي تواند در بر گيرنده يك  گستره وسيعي از گونه هاي مختلف گر دشگري باشد .

تعاريف بسياري از گردشگري روستايي وجود دارد در يك مفهوم كلي مي توان گردشگري روستايي  را((فعاليت گردشگري در محيط روستا))دانست ويا در يك حوزه كاربردي وسيع تر ان را((فعاليت هاي گردشگري در حوزه غير شهري كه فعاليت انساني در آن{ اقتصاد وابسته به زمين } مخصوصا كشاورزي در جريان است))تعريف نمود  اما ذكر اين نكته ضروري است كه اگر گردشگري روستايي را بخواهيم بنا به تعاريف فوق تنها به تمامي فعاليت هاي گردشگري فقط در محيط روستا فرو كاهيم از درك تمامي ابعاد آن ناتوان خواهيم بود هر چند در ابعاد وسيعتر نيز همچون محيط غير شهري گونه هاي متعدد ومتمايزي از گردشگري را بدون رابطه اي منطقي در كنار هم قرار داده ايم بر اين مبنا با در نظر گرفتن محيط روستا وپيرامونش گردشگري روستايي را مي توان اينگونه تعريف كرد.

گردشگري روستايي عبارت است از فعاليت ها و گونه ها ي مختلف گردشگري در محيط هاي مختلف روستايي وپيرامون آنها كه در بردارنده ارزش ها وآثار متفاوتي براي محيط زيست روستا { طبيعي / انساني } مي باشد)) بر اين اساس مي توان گردشگري روستايي را در بر گيرنده زمينه هاي مختلف فعاليت هاي گردشگري چون سكونتگاها ، رويدادها ، جشنواره ، ورزش ها و تفريحات گوناگون دانست كه در محيط روستا شكل مي‌گيرند.

بطور كلي جريان گردشگري روستايي را مي توان از دو جهت مورد توجه  قرار داد از يك جهت براي محيط هاي روستايي وپيرامون آنها اين فرصت مهيا مي كند تا گردشگران فارغ از هياهوي شهري و تكنولوژي در بطن سنتي روستا زماني را به فراغت بگذرانند و از ديگر سو در كنارآن اقتصاد روستايي وابسته به زمين مي تواند راههاي تنفس ديگري را تجربه كند.

منطقه بندي گردشگري روستايي

گردشگري روستايي امروزه با توجه به اين كه صنعت كشاورزي اهميت خود را به عنوان محور اصلي توسعه روستايي از دست داده است رو به توسعه دارد زيرا رشد فزاينده جمعيت ، افزايش بهره برداري ها و كاهش منابع طبيعي و در نتيجه آن تهديد محيط زيست انساني جوامع روستايي را براي ادامه حيات و تداوم رشد خود به منابع درآمدي ديگري وا داشته است دولت ها و برنامه ريزان نيز سعي دارند تا از عرضه كنندگان بخواهند جريان گردشگري روستايي را به نواحي مختلف سوق دهندتا از اين طريق علاوه بر رشد اقتصاد محلي وضعيت خانواده هاي كشاورزان نيز بهبود يابد.

اين رويكرد به گردشگري روستايي موجب آن شده تا راهكارها ي توسعه و مورد بررسي مجدد قرار گيرند و يك نگرش منطقه اي در تجميع فعاليت هاي گردشگري روستايي براي به نتيجه رسيدن اهداف مورد نظر اخذ گردد تا با شناسايي مناطق مستعد و گو نه هاي مختلف گردشگري روستايي به تبيين منطقه اي توسعه گردشگري پرداخته شود اين روندخود به پايداري و حفظ محيط روستا ، احيا وثبات اقتصادي جوامع روستايي و توسعه تجارت گردشگري در مقياس كوچك به عنوان شيوه اي براي عمل وابسته مي باشد.كه در چارچوب منطقه بندي زمينه هاي مناسبي رادر تلفيق تركيب شرايط مختلف فراهم مي آورد.

در زمينه گردشگري روستايي ، منطقه بندي مي توانند مقاصد گردشگري را در يك منطقه جغرافيايي كه شامل تعداد زيادي از عوامل اصلي و حياتي توسعه مي باشند را در بر بگيرد كه درآن جاذبه هاي مناسب از نظر جذب بازديدكنندگان غير محلي وجود دارد.اين گونه منطقه بندي گردشگري روستايي را مي توان با توجه به شاخص هاي همچون جاذبه هاي گردشگري در محيط هاي روستايي وپيرامون انها ؛ راهها ي ار تباطي و سهولت دسترسي ؛ مقدار تراكم جمعيت در واحد سطح وظر فيت گردشگر پذيري ؛ تاسيسات زير بنايي واقتصادي ؛ امكانات اقامتي ؛ قابليت هاي فرهنگي ؛ پيامدهاي گردشگري در اشتغال وسطح درآمد وبالاخره دست يابي به يك گردشگري پايدار انجام داد .براي به  نتيجه رسيدن منطقه بندي گردشگري روستايي با توجه به شاخص هاي فوق الذكر لازم مي ايد تا رهيافت هاي مختلف اقتصادي ، اجتماعي ـ فرهنگي و زيست محيطي در چارچوب يك نگرش منطقه اي براي توسعه مورد  بررسي قرار گيرد .

رهيافت اقتصادی

راهكارهاي اقتصادي در زمينه منطقه بندي گردشگري روستايي وابسته به آن است كه به مقاصد گردشگري روستايي به عنوان مكاني براي يك تجارت نگريسته شود. كه در الگوي فضايي منطقه موزاييك وارد كنار يكديگر قرار گرفته اند.اين راهكار كمك مي كند تا در يك سيستم كلي هرمقصد گردشگري به عنوان يك زيربخش برنامه ريزي منطقه اي محسوب گرديده وتخصيص عمودي در زمينه توسعه گردشگري به فعاليت هاي افقي تبديل شود.

در رهيافت اقتصادي در اين زمينه بررسي توان هاي محيطي منطقه در برآورد عرضه به عنوان محصول مطرح بوده كه مي تواند شناخت منابع فرهنگي،تاريخي و طبيعي نواحي روستايي و گونه هاي گردشگري بر پايه اين منابع ؛ برآورد تراكم و ظرفيت گردشگري پذيري در نواحي روستايي و گو نه هاي گردشگري بر پايه اين منابع ؛ برآورد تراكم و ظرفيت گردشگر پذيري در نواحي ؛ توان سنجي شاخص هاي اقتصاد روستايي در زمينه كشاورزي و ديگر بخش ها : قابليت عرضه ديگر محصولا ت مورد نياز گردشگران و بررسي و بر آورد امكانات و گونه هاي مختلف اقامتي را در نواحي روستايي را در بر گيرد .

 عرضه محصول گردشگري روستايي در هيافت اقتصادي مورد نظر با تفاضاي گردشگري رابطه اي مستقيم داشته و تقاضا نيز به ارزش كالا ، خدمات وتسهيلات همراه با جهت گيري تقاضا در بازاريابي گردشگري وابسته است . برآورد تقاضا براي گردشگري روستايي را مي توان در يك مجموعه كلي از محاسبه و نقش درآمدها ، هزينه هاي مسافرت و اقامت تخمين زد. هر چند نبايد فراموش كرد كه سرمايه گذلري در گردشگري روستايي داراي خطرات و هزينه هاي كمتري با توجه به در دسترس بودن منابع و پايين بودن قيمت ها در مقايسه با ديگر پروژه هاي گردشگري مي باشد . بطور كلي رهيافت اقتصاد در زمينه منطقه بندي گردشگري روستايي مي تواند پيامدهاي را چون رشد اقتصادي ، ايجاد تنوع همراه با ثبات در اشتغال و حفظ مشاغل ديگر؛ آفرينش فرصت هاي براي رشد درآمد به صورت فعاليت هاي چندگانه ؛ ايجاد بازارهاي جديد براي محصولات كشاورزي و گسترش مبناي يك اقتصاد منطقه اي را سبب شود.

رهيافت اجتماعي ـ فرهنگي

در  زمينه اجتماعي ـ فرهنگي در پذيرش گردشگران روستايي در يك منطقه ، نحوه كنش پذيري و پوياي فرهنگ جوامع محلي در قالب احياء آداب و رسوم و سنت ها شكل مي گيرد و همچنين بازديد گردشگران از اين جوامع به يك تجربه گردشگري منتهي مي گردد. برخورد ميزبان ـ گردشگر را در نواحي روستايي يك منطقه اي مي توان از سه ديد گاه بررسي كرد ، نخستين ديدگاه شيوه برخورد بين  گردشگر ـ ميزبان را به صورت پديده اي قابل شناسايي با شماري از پيامدهاي مثبت و منفي به تصوير مي كشد كه ارزيابي آن بستگي به اين دارد كه محقق چگونه به مسير صحيح توسعه منطقه اي مي نگردد. دومين ديدگاه عبارت است از ديدگاه كاركردي عناصر مختلف جامعه روستايي كه ممكن است تغييري را به عنوان نتيجه مستقيم گردشگري ـ نظير رفتار اخلاقي ، زباني ،بهداشتي ـ تجربه كند . سومين ديدگاه جنبه هاي تغيير فرهنگي را در نظر مي گيرد كه ناشي از نفوذ گردشگران در بازنگري مهارت ها و رسوم سنتي مانند صنايع دستي مي باشد . هر چند تشخيص اين ديدگاهها در منظر اجتماعي به علت هم پوشي با هم مشكل است. ولي آنچه در اين ميان رابطه اي مستقيم با شيوه هاي بررسي اين ديدگاهها دارد به تغييراتي وابسته است كه در عرصه فعاليت هاي گردشگري و گو نه هاي آن رخ داده است . در اين ارتباط تضاد فرهنگي ناشي از تمايز  (من ) و (ديگري) در عرصه گردشگري مدرن در وضعيت پسامدرن به صورت رهيافتي از فرهنگ هاي ديگر در پرتوي توسعه پايدار منتهي گرديده است . از اين رو فرهنگ هاي ديگري به عنوان سيستم هاي پايدار از ارزش ها ، عقايد و مصنوعات كه سازمان اجتماعي و فعاليت هاي منطقي را تأييد مي كند،  مي تواند در چارچوب گردشگري روستايي مورد توجه قرار گير د . با اين و جود نمي توان پيامدهاي منفي گردشگري را در عرصه اجتماعي- فرهنگي ناديده گرفت ولي مي توان در كاهش پيامدهاي منفي آن در فرآيندهاي توسعه منطقه اي كوشيد براين مبنا مي توان رهكارهاي را همچون كنترل جمعيت در نواحي روستايي ؛ حفاظت و نگهداري از سرويس هاي خدمات عمومي ؛ رونق بخشيدن به صنايع محلي ، احياء هويت فرهنگي و آداب و رسوم همراه با افزايش فرصت هايي براي ارتباط و مبادله اجتماعي را مد نظر داشت .

رهيافت زيست محيطي

ملاحظات زيست محيطي در ابعاد انساني و طبيعي در برنامه ريزي گردشگري اهميت بسياري دارد كه زايش مفهوم گردشگري پايدار خود نشان دهنده اين اهميت است . پايداري منابع كه به صورت برآورد نيازهاي اجتماعات امروزي بدون نابودي منابع براي برآورد اجتماعات آينده تعريف شده است. در زمينه گردشگري مي تواند در برگيرنده حفاظت از منابع گردشگري در چارچوب جاذبه ها و محيط پيرامون براي تداوم جريان گردشگري و رسيدن به سطحي از توسعه پايدار قلمداد گردد . توسعه پايدار گردشگري بخصوص گردشگري روستايي را در يك توسعه منطقه اي مي توان با در نظر گرفتن رابطه اي كه بين سه جزء مجيط زيست گردشگري وجود دارد گردشگران ، مقصد و جامعه ميزبان مورد توجه قرار داد اين رابطه مي تواند پيچيده ،پويا وسازنده يا مخرب باشد. گردشگري روستايي از يك سو مي تواند اشتغالزايي ايجاد كند از ديگر سو قادر است اقتصاد محلي را از جلوه  بياندازد و كيفيت زندگي و محيط زيست جوامع محلي را پائين بياورد . بر اين مبنا هدف گردشگري پايدار روستايي برقراري اعتدال و توازن با حفظ منابع طبيعي در دراز مدت بين اين سه جزء تشكيل دهنده گردشگري مي باشد. ازاين رو لازم مي آيد تا در سياست هاي توسعه منطقه اي ساختار وتر كيب تمامي تصميم گيري هاي نهايي در زمينه گردشگري روستايي در فرآيند توسعه پايدار مورد ارزيابي قرار گيرند . بطور كلي در برآورد گردشگري پايدار روستايي مي توان به راهكارهاي زير اشاره كرد ؛ فراهم آوردن عوامل زيربنايي و خدماتي كافي براي برآورد نيازهاي فيزيكي ، اجتماعي ـ اقتصادي منطقه واگذاري طر ح هاي مطابق با نظرات جوامع محلي؛ تهيه طرح هاي كنترل فرسايش و رسوب ؛ تعيين ظرفيت ،برد و جمعيت گردشگراني كه مي توانند به طور پايدار بدون هر گونه تاثير منفي بر عوامل زير بنايي و منابع استفاده كنند ؛ ارتقاء سطح توانمندي مردم محلي براي نظارت پيوسته و اجراي قوانين و مقررات مر بوطه به  آلودگي ؛ به حداقل رساندن مسائل و مشكلات دسترسي از طريق طرح ريزي جامع و يكپارچه براي كاهش تراكم ترافيك و آلودگي ها؛ به خدمت گرفتن نيروي انساني و امكانات و تأمين منابع مالي آنها از جمله تربيت نيروي انساني براي اصلاح پيامدها و نظارت پيوسته بر حفظ محيط زيست.

نتيجه گيري

گردشگري روستايي از دو جنبه داراي اهميت مي باشد يكي به عنوان يك فعاليت گسترده جهاني و ديگري تاكيد بر توسعه سياست هاي منطقه اي و محلي . گردشگري روستايي به عنوان يك فعاليت جهاني امروزه با توجه به هم پوشي سه اصل ايجاد اشتغال و درآمد زايي، رضايت گردشگر و حفظ محيط زيست اهميتي دو چندان يافته است . در اكثر كشورها ـ  بخصوص كشورهاي پيشرفته ـ ترويج گردشگري روستايي در سر لوحه برنامه دولت ها در زمينه گردشگري قراردارد تا  ضمن مثبت كردن بيلان گردشگري خود با هدايت شهروندان براي گذران اوقات فراغت به مناطق روستايي ، فضاي سرزميني ، درآمد را نيز در سطح كشور پخش نمايند . علاوه براين دولت ها در پي آن هستند كه به اهدافي چون ايجاد درآمد براي كشاورزان وديگر خانواده هاي روستايي ؛ آشنايي مردم شهر با تجربه زندگي شهري ؛ كاهش مهاجرت به بيرون به وسيله تدارك فرصت هاي شغلي در نواحي روستايي ؛ انتقال انديشه ها از شهر به نواحي روستايي وتدارك برخي زير بناهاي اقتصادي نيز در جريان گردشگري روستايي دست يابند.

اما گردشگري روستايي به عنوان پارامتري براي توسعه منطقه اي ، توسعه بر پايه جلوه اي از شناختن استعداد و توان منطقه و گسترش خردمندانه براي مناطقي كه بايد از استانداردهاي ويژه توسعه گردشگري بهره مند باشند را در بر مي گيرد . كه در چارچوب منطقه بندي فضاها باري تعيين كاربري زمين اعمال مي شود . با منطقه بندي گردشگري روستايي ، تو سعه فضاهاي ويژه ومناسب انجام مي پذيرد ودر نتيجه فضاهاي ديگر دست نخورده باقي مي ماند . همچنين كاربري زمين ناشي از منطقه بندي در اين مناطق كه مشخص و معين هستند مي تواند بر اساس استانداردهاي گسترش شكل گيرد. در يك كليت منسجم مي توان اهداف توسعه منطقه اي را در زمينه گردشگري روستايي رشد توليد منطقه اي ؛ افزايش درآمد يا تعداد مشاغل ، انعطاف پذيري تجهيزات گردشگري براي تضمين موارد استعمال متعدد و توجه به  سرمايه گذاري محلي دانست كه در جنبه هاي غير اقتصادي نيز اهدافي چون نگهداري و حفظ آسايش و رفاه ساكنان ، تضمين تفريحات و مراقبت از ارزش ها و سخن فرهنگي را به دنبال دارد . در خاتمه ذكر اين نكته ضروري است كه سرمايه داري در دوره جديد به جاي توليد صنعتي به صنايعي چون صنعت ساختمان و توريسم گرايش داشته و گاهي محوريت نظام سرمايه داري بر اين پايه شكل مي گيرد . سرمايه داري در عصر ما صنعت گردشگري و گذران اوقات فراغت را به صورت مهمترين صنعت درآورده است از اين رو درياها ، جزاير، كوهها و حتي صحراها دراين روند به تصرف انسان درامده است . اين خود سبب شده كه برنامه ريزي گردشگري تنها به فرمول در آوردن برنامه ها و طر ح ها براي آينده نباشد بلكه نحوه انجام آن را نيز به صورتي بدون آسيب در بر مي گيرد. بايد توجه داشت كه گردشگري در جهت اقتصاد سرمايه داري عمل مي كند و رها ساختن آن مي تواند لطمات جبران  ناپذيري را به شكل تصا عدي به اركان اجتماعي و زيست محيطي وارد كند.

 

 

گردشگری روستايی

گردشگري روستايي امروزه يكي از مردمي‌ترين اشكال گردشگري محسوب مي‌شود. بر اساس گزارش سازمان همكاري و توسعه اقتصادي (OECD) در ايالات متحده امريكا در سال 1992 بيشتر از 70 درصد جمعيت از انواع تفريحات روستايي برخوردار گرديده‌اند (شارپلي، 1380، 5). اين در حالي است كه گردشگري روستايي يك روند دو سويه اقتصادي را در نواحي روستايي رقم مي‌زند كه مي‌توان دربر گيرنده يك رشد اقتصادي و تنوع فعاليت‌ها از يك سو و همچنين ايجاد اشتغال و درآمدزايي براي ساكنان روستايي از ديگرسو باشد. گردشگري روستايي مازاد نيروي انساني را در روستا جذب نموده و همراه با آن مي‌تواند يكي از فرصت‌هاي شكل‌گيري توسعه همه جانبه روستايي محسوب شود(سقايي،2،1382). گردشگري روستايي با قرارگرفتن در دو سوي يك جريان گردشگري از يك سو نشان دهنده گردشگري با ويژگي‌هايي همچون انعطاف پذيري، تركيب و سفارش محصولات گردشگري براي نيازهاي انفرادي مصرف كنند بوده(Sehofild, 1996, 334) و از ديگر سو با توجه به ارزش‌ها و اثرات ناشي از اين گونه گردشگري رويكري مطرح در كنار ديگر گزينه‌هاي توسعه همه جانبه فضاهاي روستايي محسوب مي‌گردد كه مي‌تواند در حمايت از سياست‌هاي كشاورزي و حفظ محيط‌زيست ايفاي نقش كند(جوان1 ،1382).

گردشگري روستايي را می‌توان اينگونه تعريف كرد (( گردشگري روستايي عبارت است از فعاليت ها و گونه هاي مختلف گردشگري در محيط هاي مختلف روستايي و پيرامون آنها كه در بردارنده آثاري ]  مثبت /منفي [ براي محيط زيست روستا]  انسان/ طبيعي [ مي باشد ))(سقايي،43،1382). بديهي است اين چنين برداشتي از گردشگري روستايي مي تواند زمينه هاي مختلف فعاليت هاي گردشگري چون سكونتگاهها ، رويدادها ، جشنواره ها ، ورزش ها و تفريحات گوناگون را در بر گيرد كه در محيط روستا شكل مي گيرند ( soteriades,2002,617). در اين بين شرايط طبيعي ، مورفولوژيكي ، عناصر اقليمي همراه با ساختار اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي محيط روستا اشكال گوناگون و متنوعي از روستا ها را به وجود مي آورند كه هر كدام به لحاظ فيزيكي ، تيپ معماري ، نوع مسكن ، الگوي سكونت ، نوع معيشت ، آداب و رسوم و سنت ها از يكديگر متمايز مي باشند . اين وجه تمايز و وجوه مختلف روستاها خود خالق جاذبه هاي است كه گردشگران روستايي را به بازديد از اين مناطق علاقمند و آنها را هر از گاهي به مسافرت به اين مناطق وا مي دارد ( رضواني ، 1374 ، 105 ). گردشگري روستايي را مي توان از دو منظر مختلف مورد توجه قرار داد از يك سو محيط هاي روستايي و پيرامون آنها اين فرصت رامهيا مي كنند تا گردشگران فارغ از هياهوي شهري و سيطره تكنولوژي در بطئن سنتي روستا زماني را به فراغت بگذرانند و از ديگر سو در كنار آن ، اقتصاد روستايي وابسته به زمين مي تواند راههاي تنفس ديگري را تجربه كند . در اين ميان هر چند گردشگري راه‌حلي براي تمامي مشكلات نواحي روستايي محسوب نمي‌شود ولي يكي از شيوه‌هاي است كه مي‌تواند اثرات اقتصادي مهمي داشته باشد و به نوعي مي‌تواند به كند شدن روند تخليه سكونتگاه‌هاي روستايي و جريان مهاجرت جمعيت روستايي كمك كند. از ديگر آثار گردشگري روستايي مواردي است كه در زير بدان اشاره مي‌شود:

1- ايجاد اشتغال براي نيروي مازاد كار و ايجاد فعاليت‌ها براي كار مازاد

2- تنوع اقتصاد روستايي در كنار ديگر بخش‌هاي اقتصادي

3- بالابردن سطوح درآمدي خانوارهاي روستايي

4- ايجاد تقاضا براي محصولات كشاوري و ديگر محصولات حاصل از فرآوري كشاورزي

بطورکلی گردشگري روستايي از يك سو قابليت اقتصاد سرمايه‌داري را در تصرف فضاهاي جديد و ادغام آنها را در چرخه مصرف باز مي‌نمايد كه در آن راهبرد كالايي شدن نواحي روستايي به عنوان بخشي از اقتصاد زيبا شناختي معاصر محسوب مي‌گردد(Kneafsey , 2001,763) . از ديگر سو گردشگري روستايي نتيجه يك مفهوم فراگير از گريزهاي شهري است كه در سيطره سرمايه‌داري رهيافت پسافورديسم را در عبور از نگرش تك محور در نواحي روستايي، در قالب كنش پذيري اقتصادي- اجتماعي كه مي تواند زمينه ساز درآمد و اشتغال باشد در تلفيق با صنعت زمينداري به اجرا مي‌گذارد(Hell, 1999,

 

 

 

 

گردشگری وسرمایه

در يک گستره کلی سرمايه ، گردشگری را با ويژگی های خود در برگرفته است.گردشگری مهم ترين ابزار سرمايه در سيطره بر فضاهای جغرافيايی است( فضاهای ماقبل مدرن ، مدرن، پسامدرن ).امادر اين بحث تنها پرداختن به نقش سرمايه درکنش پذيری آن در گردشگری در فضاهای پيرامونی مدنظر است.

گردشگری به علت خاصيت بازدهی زودهنگام آن ، بسترمناسبی برای سرمايه گذاری است.گردشگری می تواند هر دو سرمايه گذاری داخلی وخارجی را جذب نموده واقتصاد رابه حرکت در‌آورد.سرمايه گذاری خارجی بخصوص برای کشورهای در حال توسعه مهم است، اما در ساير کشورها که سرمايه گذاران داخلی علاقه‌ای به سرمايه گذاری در گردشگری ندارند؛سرمايه گذاری خارجی می توانند توسعه گردشگری را سرعت بخشيده ومعيارهای اقتصادی را ارتقا داده و ايده‌ها ، فن آوری ، تماس‌ها و بازارهای جديد رابه ارمغان آورد.برخلاف ديگر سرمايه گذاری ها ، چنين سرمايه گذاری در کشورها باقی خواهد ماند.هتل ها را نمی توان مانند کالاهای اصلی يا ساير کالاها جابجا کرد(اليوت ،47،1379).براين مبنا می توان رهيافتی را در قالب سرمايه گذاری گردشگری مابين مرکز وپيرامون ،رويه‌ای معکوس از جريان سرمايه دانست.در اين رهيافت سرمايه‌ها در زمينه گردشگری از مرکز به پيرامون در حرکت است که تنها می تواند سودآوری خود را در زمينه گردشگری در مقاصد، همان کشورهای پيرامونی،حفظ نمايد.از اين رو نگرش مرکزـ پيرامون در زمينه گردشگری حالت عکس می گيرد.درست است که مازاد اقتصادی به وسيله يک سيستم مازاد ستانی جهانی به مراکز باز می گردد ولی در اين نقطه سرمايه گذاری بر روی گردشگری ، به پيدايش مشاغل ودرآمدهای منتهی گرديده ؛ که جوامع محلی از آن بهرمند می شوند.

در نظريه مرکز ـ پيرامون تعامل اقتصاد پيرامونی با مرکز ،تحت تاثير سلطه مرکز در تجارت و سرمايه گذاری آن در توليد می باشد.نتيجه اين وضعيت خروج مداوم مازاد از پيرامون به سوی مرکز است(هانت،208،1376).اما در گردشگری سرمايه گذاری در مقاصد يا پيرامون در پی جذب گردشگر از مرکز می باشد.الگوی تجارت در اين رويه مانور بازاريابی در مرکز وعمل در پيرامون است.در اين بين جريان دو سويه ای شکل می گيرد که در فراتر از تجارت مرکز ـ پيرامونی ، روندی پيرامونی ـ مرکزی می يابد.که جريان سرمايه وگردشگر را به پيرامون سبب می شود.در اين زمينه جذب سرمايه گذاری در زمينه گردشگری در پيرامون برپايه جذب گردشگر از بازارهای مرکز می باشد.سرمايه گذاری در پيرامون علاوه بر شکل دهی به محصول گردشگری، آنها را به خريداران {گردشگران} مرکز عرضه می کند(به علت پايين بودن قدرت خريد ساکنين محلی ،آنها نمی تواند به اين محصول گردشگری به علت بالا بودن قيمت آن دست يابند ). از سوی برای ارائه محصول گردشگری به خريداران ، نياز به اشتغال ضروری می شود واز آنجا که استفاده از کارگران مرکز به سبب محدوديت های دو سويه مرکز (بالا بودن انتظارات ) و پيرامون (وجود نيروی کار ارزان) سودمند به نظر نمی رسد.از اين رو اشتغال محلی شکل می گيرد ودرآمد حاصل از آن هرچند در برخی موارد در سطحی پايين قرار دارد ولی با اين وجود پويايی اقتصاد محلی را سبب می شود.اشتغال درگردشگری به گونه ای است که قابليت استفاده از تکنولوژی رابه جای نيروی کار بخصوص در ارائه خدمات ندارد(سلطانی ،1374،). بر اين مبنا استفاده از نيروی کار برای پيشبرد اهداف سرمايه گذاری در گردشگری وسودمندی آن ضروری است.البته در اين بين محيط پيرامونی را نيز بايد در نظر داشت ؛که به کالای برای فروش بدل گشته و به خريداران مرکز عرضه می گردد.در اين ميان سودآوری سرمايه تنها وابسته به جذب گردشگر از مرکز می باشد.

در مضرات اين گونه سرمايه گذاری در زمينه گردشگری در کشورهای پيرامونی نيز می توان موضوعاتی را بيان نمود.که در دو بعد محيطی وفرهنگی مطرح می باشد.کنش پذيری محيطی گردشگران ـ ميزبان در محيط زيست در چارچوب پارادايم پايداری وتوجه به ريز شکاف سرمايه داری[1] قابل کاهش(البته نه به صفر رسيدن) می باشد.سرمايه داری در هر صورتی تقدير اقتصادی را در فضاهای جغرافيايی رقم می زند.نمی توان خارج از سرمايه داری راه به توسعه پيمود.در اين ميان تنها در پيش گرفتن "مهارهای مديريتی" می تواند جريان سرمايه داری را با توليد فضای اجتماعی وبرکندگی محيطی تا حدودی تطبيق داد.سرمايه داری در حال حاضر در ديگر بودگی خود ،در قالب جهانی شدن سرمايه به هر طريق ممکن سعی می کنند ففضاهای بکر ومستعد تجارت وسود را به سيطره خود در آورد.در اين ميان هر کشوری مستعد گردشگری که بخواهد راه توسعه اين فعاليت اقتصادی رابپيمايد ؛ مجبور به قبول ويژگی های سرمايه داری آميخته باآن است. اساسا" گردشگری يک فعاليت سرمايه داری است.از اين رو تنها توجه به آثار اقتصادی گردشگری وچشم بستن به تخريب های سرمايه داری وعدم به کار گيری مهارهای مديريتی ، گردشگری را به مايه تباهی مکان بدل می نمايد(Besculides,2002,306 ). اگر چه مديريت وبرنامه ريزی گردشگری در چارچوب شناخت ماهيت سرمايه داری می تواند زمينه بهبود کيفيت زندگی ساکنان محلی وافزايش در ک ازمکان در زمينه بهره وری اقتصادی را سبب شود(سقايی ، 209،1382). همچنين می توان در زمينه درآمدهای حاصل از گردشگری، به نشت های اقتصادی آن اشاره کرد.از طريق برآورد اين نشست های اقتصادی می توان در زمينه مفيد بودن سرمايه گذاری در مقاصد برای جوامع محلی شناخت حاصل نمود. برآورد نشست های اقتصاد سرمايه داری در يک مکان ودر قالب رهيافت پيرامون ـ مرکز می تواند در چارچوبی از سنجش پارامترهای زير صورت گيرد.1ـ ميزان مالکيت خارجی در فعاليت های گردشگری وپس از آن مقدار پولی که به عنوان سود توسط سرمايه گذاران  وسهامداران به طور مستقيم از کشور خارج می شود.2ـ ميزان نياز های خدماتی که برای پاسخگويی به توسعه گردشگری از خارج وارد می شود. 3ـ ميزان واردات محصولات وفرآورده های مادی مورد نياز گردشگری که نمی توان در داخل توليد شود(Holden,2000,111). بطور کلی اين رويکرد به گردشگری در شناخت راهکار های بومی کردن گردشگری می تواند مفيد باشد.ضرورت های اقتصادی گردشگری در برجای گذاری آثار اقتصادی متعددی است که می تواند تحرک وپويايی ودر يک حالت کلی رفاه اجتماعی راسبب شود.در حالی که نبايد درک واکنش های ساکنين محلی که در توسعه گردشگری موثر می باشند را فراموش کرد(Yoon,2001,363). 

19ـ در زمينه ريز شکاف های سرمايه داری  می توان به تغيير شيوه توليد در مقياس  محلی همراه بارويکردهای مهار طبقاتی را مطرح نمود. همچنين پردازش فضايی سرمايه داری افسارهای برای مهار اين اسب سرکش فراهم می آورد

 

 

 

 

 

 

گردشگري به عنوان يک سيستم

(قسمت اول)

 

بايد گفت مطالعات و پژوهش هاي گردشگري با توجه به ماهيت و محتواي آن که با علوم مختلف( از جمله؛ جغرافيا ، علوم اجتماعي ، تاريخ ،حقوق، اکولوژي،روانشناسي ، مديريت بازرگاني ، انسان شناسي ، بازاريابي ، کشاورزي، علوم سياسي، اقتصاد ونظير اينها )مرتبط مي باشد ، از عوامل و بخش هاي مرتبط  گوناگون و پيچيده اي تشکيل شده که گاهي به نظر مي آيد بعضي از بخش ها ويا هر ترتيبي را در اين خصوص ناديده گرفته مي شود . به عبارتي ديگر هر بخش و عامل داخلي (ساختار دروني سيستم)، مانند: صاحبان توسعه اقامتگاه هاي مسافران ( هتل ها ، متل ها ، هتل آپارتمان ها ، مهمانپذيرها ، خانه ها ، ويلاهاي اجاره اي ، کمپ ها ، محل خواب ، واحدهاي پذيرايي ونظير اينها) مؤسسات و آژانس هاي مسافربري ، تأسيسات گردشگري و ونظير اينها, از نگاه خودش به گردشگري نزديکتر است.

 اگرچه وجود اين عوامل در فرايند گردشگري ضروري و از جمله بخش هاي آن را تشکيل مي دهند ، اما تأثير عوامل خارجي(عوامل محيطي ـ  بيروني سيستم) و ديگر بخش ها نيز بر سيستم عملکردي گردشگري نيز حائز اهميت مي باشد و اختلال در هر يک از اين بخش ها و عناصر اثرات سوء آن در کل سيستم آشکار مي سازد. از نظر سيستم گردشگري يک سازمان مي بايد با اطلاعات ، تبليغات ونظير اينها را در رابطه مشترک ميان اجزاء مختلف گردشگري حفظ ، کنترل و هدايت کند و زماني ما در عرصه رقابت جهاني مي توانيم موفق باشيم که اين روابط مکمل همديگر و بخشهاي مختلف گردشگري پويا و فعال و از استاندارد لازم برخوردار و در راستاي کليت گردشگري قرار گرفته باشند .

به عبارت ديگر گردشگري مشتمل بخش هاي متعدد و پيچيده اي همانند مراکز اقامتي ، جاذبه ها ، حمل نقل ، تأسيسات زير بنايي ، عناصر سازماني ، بازارهاي داخلي و بين المللي مي باشد که در ارتباط متقابل با همديگر کارايي و عملکرد خود را بدست مي آورد ، در واقع گردشگري تنها از هتل ها و خطوط هوايي و ديگر بخش ها به صورت مجزا تشکيل نشده است . بلکه کليت و سيستمي از اجزاي مختلف عهده دار اصلي حرکت و پيشرفت گردشگري عرضه و تقاضا است : درون اين شاخه هاي کلي جزئيات و عناصري است که هم برنامه ريزان و مديران بايد براي کسب موفقيت آنها تلاش کنند.

بر اين اساس گردشگري بايد به صورت سيستمي مرکب از عوامل عرضه[3][1] و تقاضا[4][2] در نظر گرفته شود، که با همديگر مرتبط اند . داخل اين دو بخش و زير سيستم کلي ، عناصر و اجزايي قرار دارد که بايد مديران و برنامه ريزان براي کسب موفقيت آن تلاش کنند. به عبارتي ديگر تطبيق عرضه با تقاضا، کليد راه رسيدن به توسعه صحيح و نهايي گردشگري است .براي تحصيل تقاضاي گردشگري ، يک ناحيه يا شهر ونظير اينها بايد قادر باشد به گونه اي خدمات (عرضه ) را فراهم کند که با نياز و جواب هاي گردشگران مطابقت داشته باشد. به عبارتي ديگر تطبيق عرضه با تقاضا کليد راه رسيدن به توسعه صحيح و نهايي گردشگري است .

سه عنصر اصلي را در سيستم گردشگري به شرح زير مي باشند:

1- گردشگران : گردش

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
نوشته شده در یک شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 4:16 بعد از ظهر توسط سیدمحمد موسوی|


آخرين مطالب
Design By : ghalebeweblog.ir